روز جهانی دوربین، زاویه دیدهات رو تغییر بده
اول و در قدم ابتدایی ۲۹ ژوئن، روز جهانی دوربین رو به همهی شما موبایل به دستها و دوربین حرفهایدارها حسابی تبریک میگم و امیدوارم همیشه تصاویری سرشار از امید و زیبایی ثبت کنید. در قدم بعدی، دوست دارم کمی به تاریخچهی ایجاد دوربین و نامگذاری این روز خاطرهانگیز بپردازم. کمی هم براتون از مسافرتهای بیدوربین میگم که بدونید، چه موهبت بزرگی نصیبتون شده که ۴۰۰ سال قبل از میلاد متولد نشدید.
پس چیزی که در این متن از وبلاگ سفربازی میخونید، برمیگرده به روز جهانی دوربین و منطقی که پشت این نامگذاری وجود داره. اگر شما هم از عکس گرفتن لذت میبرید، اگر از اون دسته افرادی هستید که شبها توی خواب، یه دوربین حرفهای دستتون دارید و از طبیعت عکس میگیرید یا اگر یه دوربین حرفهای دارید، ولی ثبت تصاویر، اونجوری که دوست دارید هنوز براتون محیا نشده، خوشحال میشم که تا انتهای متن، منو همراهی کنید.
اولین دوربین دنیا کجا ساخته شد و اولین عکس تاریخ کجا گفته شد؟
اولین دوربین دنیا که توانایی عکس گرفتن نداشت، ۴۰۰ سال قبل از میلاد در چین ساخته شد، اما اون دوربینی که میتونست عکس بگیره و تصویر ثبت کنه سال ۱۸۱۶ توسط نیپس، محقق فرانسوی درست شد. اولین تصویر هم، تصویر پنجرهی خونهی نیپسه. شروع مسیر ثبت کردن وقایع، سال ۱۸۱۶ بود. زمانی که نیپس به این نتیجه رسید، حالا وقت ثبت شدن تصاویریه که آیندگان ما قادر به دیدنشون نیستن. شاید اون، توی این لحظه، دقیقا به چنین منطقی فکر نمیکرد، اما چیزی که به ما هدیه داد، ثبت لحظاتی بود که هیچوقت نمیتونستیم از نزدیک ببینیمشون.
چرا یک روز رو با عنوان روز جهانی دوربین، ثبت کردن؟
واقعا به نظرتون چه اختراعی میتونست زیباتر و تاثیرگذارتر از دوربین باشه؟ معمولا، توی این مواقع، بهتره بیایم تصور کنیم اگر دوربینها نبودن، دقیقا چه اتفاقی میافتاد. در اولین تصویر ذهنی، ما هیچ ذهنیتی نسبت به کودکی خودمون نداشتیم. یعنی تنها چیزایی که به یاد میآوردیم، برمیگشت به دورانی که قابلیت به خاطر سپردن خاطرات رو داشتیم.
از طرفی، بیاید فکر کنیم که ما میتونستیم همهی خاطراتمون رو از ۵ سالگی به طور دقیق، ثبت کنیم. اون تصاویر ذهنی رو قرار بود چطوری به کسی که باهاش ازدواج میکنیم یا اینکه به دوستی که قراره خیلی باهاش صمیمی باشیم، انتقال میدادیم؟ اصلا، مگه اونم مثل من و شما میتونست همهچیز رو دقیق و با رنگهایی که وجود داشت، تصویرسازی کنه؟ جشنای عروسیمون، تو یاد و خاطرهها میموند؟ قطعا، هیچوقت این اتفاق نمیافتاد. در واقع بدون دوربینها، ما بودیم و دنیایی که در اون هیچ عکسی وجود نداشت. پس واقعا، روز جهانی دوربین مبارک باشه.
مسافرت بدون دوربین، مثل چای بدون نبات یزدی، همینقدر بیمزه
روز جهانی دوربین رو به همهی اون همسفران خوشسفری تبریک میگم که از ابتدای مسافرت گوشی رو به دست گرفتن و تکتک لحظات رو ثبت میکنن. اونایی که از همه عکسای خیلی زیبا میگیرن، اما خودشون از کوزه شکسته آب میخورن. همون همسفرایی که کل مسافرت قراره تصاویر زیبایی رو ازمون ثبت کنن که بعدها بشینیم، نگاه کنیم، ورق بزنیم، کلیک کنیم و خاطرات قشنگمون رو زنده کنیم.
پس اینجاست که یه مسافرت بدون دوربین، یعنی پایان خاطرات ثبت شده و تمام شدن لذتها در همون لحظه. حالا، اینو هم فراموش نکنیم که یه مسافرت با دوربین و بدون دوست همراه، بدجور ساز ناکوکیه.
سفر شمال بدون دوربین، یعنی سیب ترش بدون دلار
اصلا شماله و عکساییکه بعد میایم نگاه میکنیم. دریایی که پامونو تو آبش میذاریم و با گوشی نیمه حرفهایمون، یه بومرنگ ازش ثبت میکنیم. تا وقتی برگشتیم نگاش کنیم و بوی دریا رو توی مشاممون حس کنیم. یا توی جنگلاش راه بریم و سردی مه رو تا مغز استخونمون بچشیم. بعد هم در حالی که دستامونو بردیم تو هوا از دوست عکاسمون میخوایم که مارو وسط جنگل ابر، ثبت کنه.
جنوب بدون دوربین، یعنی ماهی بدون ادویه
یکی از کارایی که اکثر دخترای نوجوون توی سفرشون به قشم تجربه میکنن، طرح حنا روی دستای ظریفشونه. طرحی زیبا که با دستای حنا بستهی زنای جنوبی روی دست قشنگشون کشیده میشه. معمولا همهی اونا، وقتی دارن طرح رو میزنن، بدون هیچ استتثنائی، یه سلفی از خودشون میگیرن و اونو با دوستاشون توی شبکههای اجتماعیشون، به اشتراک میذارن. دوربین نباشه، کی این لحظههای قشنگ و اولین تجربههای نوجونی مارو، ثبت کنه؟ اینجاست که دیگه ماهی بدون ادویه جنوب،مزهای نداره. اصلا ماهی باید توی ادویه، خوابونده بشه، بوش گرفته بشه تا یه قلیهماهی خوشمزه بهمون بده. روز جهانی دوربین، یعنی یادمون نره که همهی اولینها و مهمترینها، داره با این ابزار رویایی ثبت میشه، پس قدرش رو بدونیم.
شیراز بدون دوربین، یعنی شربت بدون بهارنارنج
اردیبهشت، به سمت شیراز که حرکت کردی از همون ابتدای مسیر، اونجا که دیگه دروازه قرآن بهت سلام میکنه، باید یه دوربین عکاسی داشته باشی که ثبت کنی دروازه شیرازی رو که با اقتدار تو دل باباکوهی ایستاده. روز جهانی دوربین باید باشه تا ما یادمون بمونه، وقتی داریم وسط باغ ارم قدم میزنیم و آروم آروم خودمون رو به حوض ماهی میرسونیم، یه دوربین با اون صدای قشنگش، داره بو و صدا و لحظه رو همون جا ثبت میکنه.
معمولا وقتی از سفر برمیگردیم، اون موقع که چند ماه از سفرمون گذشته، وقتی هارد عکسارو میاریم و دونهدونه عکسارو با هم مرور میکنیم، یه هو که چشممون میافته به عکسای شیراز، ته دلمون قنج میره واسه بوی بهار نارنجی که همون لحظه تو کل خونه میپیچه.
اگه دوربینا نبودن، تو هیچ خونهای، هیچ آلبومی هم نبود
شبایی که برق میرفت، وقتی چراغ توری نصب شده روی دیوار رو روشن میکردیم، دیگه همگی از اتاقامون میاومدیم بیرون. اون شب، شب دیدن آلبوم عکسا بود تا بابا دوباره و دوباره برامون خاطرات عکسارو تعریف کنه. یه آلبوم قدیمی که عکسای نوجوونی بابابزرگ با ترتیب سن توش گذاشته شده بود. ما حق نداشتیم هیچ کدوم از عکسارو جابهجا کنیم، چون آلبوم چسبی، باعث میشد روی عکسا خراب بشه.
بابا از صفحه اول شروع میکرد. تمام خاطراتی که بابابزرگ براش تعریف کرده بود رو با جزئیات برامون تعریف میکرد.
اگه دوربینا نبودن، ما شبایی که برق میرفت، چیکار میکردیم؟ داستان زندگی بابابزرگ رو چطوری توی ذهنمون تصور میکردیم؟ روز جهانی دوربین رو قدر میدونیم، حتی شده به خاطر همون آلبومای زوار در رفتهی قدیمی، که دیگه شده بودن تنها وسیلهی سرگرمی ما تو شبایی که برق نداشتیم.
اینترنت نیست، گالری گوشیت که هست
فک کنم همهی ما وقتی اینترنت گوشیمون قطع میشه و دیگه جایی برای رفتن نداریم، بلافاصله وارد گالری عکسامون میشیم و شروع میکنیم از اون بالا دونه دونه عکسارو نگاه کردن. رو چهرهها زوم میکنیم بعد هم زیر لب زمزمه میکنیم که پارسال چقدر جوون بودما. گالری عکسا، درست مثل یخچال خونهی مامانبزرگا، هیچوقت مارو نا امید نکردن چه اون زمان که برق نبود چه این زمان که اینترنت نیست.
روز جهانی دوربین رو چطوری جشن بگیریم؟
وقتی به تمام خاطراتی که دوربینا برامون ثبت کردن فکر میکنیم، اولین چیزی که به ذهنمون میرسه اینه که، این وسیلهی مقدس انقدر لیاقت داره که یه جشن باشکوه واسه روز جهانیش بگیریم دیگه. اگه عکاس باشید که دیگه وظیفهی سنگینتری گردنتونه، چون باید دوربین قشنگتون رو توی این روز، حسابی، ترتمیز و مرتب کنید. به هر حال قراره که توی یه جشن شرکت کنه، شما صاحب اون جشنی.
به نظر من اگه عکاس هستی و میخوای روز جهانی دوربین رو جشن بگیری، توی این روز سعی کن بهترین عکسایی که میتونی رو به ثبت برسونی. یه سر خونهی مادربزرگت بزن، ازش بخواه روسری سفیدی که از مکه آورده رو سرش کنه، پیرهن گلگلیش رو تنش کنه، لب ایوون بشینه و در حالی که داره از سماور برنجی ذغالی واسه خودش چای میریزه، ازش چند تا عکس ناب بگیر.
یا اینکه دست عشقات رو بگیر، به میدون جهاننمای اصفهان ببرش و در حالیکه کبوترا دارن پر میزنن، یه عکس خاطرهانگیز ازش ثبت کن. از اون عکسایی که چهارباغ عباسی، با شکوه کامل خودش رو به نمایش گذاشته.
اگه کرمان زندگی میکنی، با اکیپ دوستای دانشگاهیت روونه باغ شازده شو و وسط دل بیایون، از اون بهشت برین، تا میتونی عکس بگیر.
به نظرم شیراز رو فقط به بازار وکیل خلاصه نکن. یه سر باغ عفیفآباد برو و چارپایه دوربینت رو جوری بذار که کل عمارت از دور معلوم باشه، حالا در حالیکه داری میدویی تا خودت رو توی عکس خونوادگی جا بدی، یه عکس یه هویی، ثبت کن.
قشنگیهای این روز برای شمایی که یه عکاسی یا به مدل عکس بودن علاقه داری، تمام نشدنیه. فقط کافیه که روز جهانی دوربین، دوربینت رو بندازی رو شونهات، یا موبایلت رو بذاری تو جیبت و راهی کوچه بازار شی. چیزی که برای تو فراوونه، سوژههای برای ثبت این روز قشنگه.
روز دوربینایی که درد و رنج رو ثبت کردن هم مبارک؟
اون دوربینایی که تو مراسم خاکسپاری بالای سر جمعیت، گریه کردنشون رو ثبت کردن، یا اونایی که تو سوریه بچههای پابرهنه رو سوژه کردن، یا اون دوربینایی که توی جنگ ایران و عراق، تیکه تیکه شدن آدما رو به تصویر کشیدن، روز این دوربینا هم مبارک؟ آره، روز اینا هم مبارک. روز جهانی دوربین رو اتفاقا به این دوربینا بیشتر باید تبریک گفت. چون اینا بودن که بهمون یادآوری کردن، ما الان چقدر خوشبختیم، که اگر رنج نبود، خوشی چه رنگی داشت؟
میدونی چی میخوام بگم؟
من همهی اینارو گفتم تا به این نتیجه برسیم که، اگه قدر لحظههارو توی اون لحظهای که توش ایستادی ندونستی،نگاه کردن به عکسایی که دروبینا ثبت کردن، برات چیزی جز حسرت خوردن نداره. این دوربین دستت باشه، ثبت کن همه قشنگیارو، ولی یادت نره که تو دیگه به این لحظهی زیبا برنمیگردی، پس همون موقع که داری ذکمهی چلیک دوربین رو فشار میدی، یه لحظه سرت رو خم کن پشت دوربین، به دور از لنز بلندش، یه نیم نگاهی به سوژهات بنداز، وقتی حسابی از دیدنش کیف کردی و سیر شدی، حالا دکمه رو بزن که قرار نیست فقط تو با دیدن قشنگیا، قند تو دلت آب بشه. اونارو عین یه نقاشی ثبت کن، تا همه ببین تو توی اون لحظه، چقدر خوشبخت بودی. پس روز جهانی دوربین، بر همهی دوربینا و عکاسا و عکاسنماها و همهی اونایی که دوست دارن عکاس بشن، خیلی مبارک باشه. بدونید که دنیا با وجود شماهاست که خیلی قشنگه.