روز صنایع کوچک، کمی با گردشگری آشنا شو
اینکه در روز صنایع کوچک، باید صنعت گردشگری رو بررسی کنیم، یکی از عجایبه. میدونید چرا؟ به این دلیل که در تمام دنیا، صنعت گردشگری یکی از صنایع بزرگه در حالی که در ایران، علیرغم پتانسیل عجیب این کشور، صنعت گردشگری، یک صنعت کوچک به حساب میاد. این موضوع واقعا دردناکه، چرا که نشون میده ما نه تنها هنوز نتونستیم گردشگر خارجی رو به این کشور جذب کنیم و تبلیغات خوبی نداشتیم، گردشگر ایرانی رو هم به خوبی راهنمایی نکردیم. به نظرتون چند نفر در ایران هستن که همهی جاهای دیدنی، از طبیعی گرفته تا تاریخی و صنعتی رو، دیده باشن و از نزدیک به این مکانها سر زده باشن؟
در این متن از مجله گردشگری سفربازی، در روز صنایع کوچک، میخوام کمی شما رو با صنعت گردشگری آشنا کنم. اگر شما هم دوست دارید بدونید چرا با تمام شرایط مثبتی که ایران برای جذب گردشگر داره، هنوز در آخرین ردیفهای جدول قرار داره، تا پایان مطلب باهامون باشی. پس، اگر این موضوع برای شما هم جالبه، با ما همراه باشید.
صنعت گردشگری چیه و چرا انقدر اهمیت داره؟
اگر بخوایم به زبون خیلی ساده صنعت گردشگری رو بررسی کنیم میرسیم به این جمله، تمام فعالیتهایی که یه سری آدم رو، توی یه مدت زمان کوتاه و معین، از یه جایی به یه جای دیگه میبره. بخوام مثال بزنم، فکر کن یه گروه دست به دست هم دادن که شما رو از خونهاتون به دل دشتهای زیبای خوانسار ببرن. قطعا شما تا آخر عمر توی اون دشتها نمیمونید، پس برای یه مدت معین دوست دارید اونجا باشید و از هوای پاک لذت ببرید. به همین دلیل هست که در تعریف صنعت گردشگری از عبارت «مدت زمان مشخص» استفاده میشه.
چرا وقتی آدما خودشون میتونن سفر کنن از تور کمک میگیرن؟
قطعا همهی آدما این کار رو نمیکنن. مثلا کسی که میخواد از اصفهان بره شیراز، خودش به راحتی میتونه هتل پارس رو رزرو کنه و با ماشین شخصی بره سفر. اما فکر کنید اگر قرار باشه به جزیرههای پشت سد دز برید، نه رفتن خیلی ساده است نه اوقات گذروندن. باید با کسی به اونجا سفر کنید که راه رو بلده، میدونه باید چه چیزایی رو با خودتون ببرید، یا اینکه چه زمانی از سال به این جزیرههای زیبا سفر کنید. پیشنهاد ما اینه که، طبیعت و خصوصا جایی که تا حالا از نزدیک ندیدید رو به تنهای سفر نکنید و همراه کسی باشید که قبلا اون مسیر رو رفته و میدونه ممکنه با چه چالشهایی رو به رو بشید.
روز صنایع کوچک، با صنعت گردشگری آشتی کنید
این جمله قلب آدمی رو به درد میاره، ولی واقعا روز صنایع کوچک، روز صنعت گردشگری نیست. اگر به این صنعت به اندازهی کافی اهمیت داده شده بود، امروز صنعت گردشگری یکی از صنایع بزرگ این کشور محسوب میشد. برای اینکه بهتر این بخش رو متوجه بشید فقط چند جای دیدنی این کشور رو در ادامه بهتون معرفی میکنم تا ببینید چقدر زیبایی توی این مرز و بوم هست که میتونست باعث وسعت این صنعت بشه.
تا حالا به سواحل مکران سیستان و بلوچستان سفر کردید؟
همین الان این سواحل رو در گوگل جستوجو کنید. مطمئنا اگر نسبت به ایران شناخت خوبی نداشته باشید و نهایت دیدنیهای ایران رو کاخ سعادتآباد و میدان نقش جهان، یا حتی ارگ کریمخان زند بدونید، حتی فکرش رو هم نمیکنید این همه زیبایی در کشور ایران، اون هم در محرومترین استان ماست. نوشتن این جملات اصلا راحت نیست، ولی جایی که میتونه نه تنها گردشگر ایرانی که گردشگر خارجی رو جذب کنه، هنوز اونقدری که استحقاقش رو داره، شناخته نشده و این کمکاری از ما ایرانیهاست.
ما ایرانیهایی که همیشه مرغ همسایه برامون غاز بوده. اگر همین سواحل با همین زیبایی رو در یه کشور خارجی میدیدیم محال بود که عکسهای زیادی ازش منتشر نکنیم و دائم از حس خوبی که این مکان بهمون میداده، ننویسیم. این خیلی کملطفیه که دائما تقصیر رو گردن دیگران بندازیم و خودمون هم هیچ قدمی برای بهبود این شرایط برنداریم. روز صنایع کوچک، روز صنعت گردشگری در ایران نیست چرا که مکانهای گردشگری در این کشور بیش از چیزی که فکر میکنیم زیبا و متنوع هستند.
تا حالا اسم روستای خماط خوزستان رو شنیدید؟
این روستا به شکلی باورنکردنی ناشناخته مونده. کمتر کسی رو میشناسم که اسم استان خوزستان و دیدنیهاش بیاد و اسم روستای خماط رو بیاره. چرا؟ چون مردم ما جاهای دیدنی رو در ساختمونای سر به فلک کشیده و شیک، خلاصه میکنن. البته این وسط یه سری استثنائات هم وجود داره، ولی واقعا حق این مملکت نیست که با این همه زیبایی، برای دنیا ناشناخته باشه.
روستای خماط از اون جاهاییه که به محض ورود، صدای موسیق دلنشینی گوشتون رو نوازش میده. بودی ادویههای عربی کل هوای روستا رو پر کرده و دمنوشهای محلی که حتما دارچین عنصر جدانشدنی اوناست، عطر هوا رو دلپذیرتر هم کرده. بوی خاک آب خورده عجیب حس خوب هوا رو تکمیل میکنه. خونههای این روستا از نی درست شده و با دیدنش دهکدههای زیبای آفریقا براتون تداعی میشه.
خماط به معنی گوشت بریان شده است، فکر کنم بدونید که دلیل این نامگذاری دقیقا چی میتونه باشه. هوای این روستا به شدت گرمه، به همین دلیل هم پیشنهاد میکنم حتما توی فصل سرما سفر کنید. وقتی که سرمای تبریز داره صدای چریک چریک استخوناتون رو درمیاره، یه بلیط بگیرید و به خوزستان سفر کنید. به محض پیاده شدن از هواپیما به این نتیجه میرسید که شاید بد نباشه برای زمستونا یه خونه هم این قسمت کشور داشته باشید.
حالا نظرتون چیه؟ حس نمیکنید خیلی بده که ایرانی باشی و این روستا رو نشناسی؟ به همین دلیل هم هست که باید گفت برای ما به عنوان یک ایرانی اصلا خوب نیست که صنعت گردشگری این سرزمین پهناور رو، در روز صنایع کوچک بررسی کنیم.
دهکده ییلاقی جهاننما، جنوب شهرستان کردکوی ارزش یادآوری رو داره
همهی ما اسم رشته کوههای البرز رو شنیدیم ولی تعداد کمی از ما روستاهای این کوهها رو بلدیم و حتی اگر هم بشناسیم، تعداد کمی از ما شاید تصمیم بگیریم و بریم این روستاها رو از نزدیک ببینیم. حتی اگر بریم، چند نفر ما تصمیم میگیره دیدنیهاش رو با بقیه به اشتراک بذاره و از بقیه هم بخواد که به این روستا سفر کنن؟
تا حالا یه گردشگر خارجی از شما سراغ دریاچه کوهگل رو گرفته؟
جواب این سوال با قاطعیت منفیه. دلیل اینکه گردشگرهای خارجی جایی جز اماکن تاریخی خیلی معروف مارو نمیشناسن اینه که، ما به خوبی این مکانهای بکر رو بهشون معرفی نکردیم. همین الان اسم جاهای بکر و زیبای ایران رو به انگلیسی جستوجو کن. نتیجه فاجعهباره. اصلا دیده نمیشه. اما کافیه که کوچکترین دریاچهی روستاهای کشور ایتالیا رو جستوجو کنید، اونوقته که میبینید تبلیغات چقدر در شکل دادن به این صنعت پولساز در کشور ایتالیا نقش داشته، اون وقته که میبینید، روز صنایع کوچک در کشور فقیری مثل ایتالیا، اصلا شامل گردشگری نمیشه و اون زمانه که میبینی ایتالیا بدون هیچ ثروت طبیعی، داره با صنعت گردشگری، به بقا ادامه میده و هر روز جون میگیره. این در حالیه که، ما با داشتن کشوری پهناور به اندازه کل اروپا، با داشتن اماکن گردشگری طبیعی، تاریخی و حتی دستساز امروزی نتوستیم جایگاهی که لایقش هستیم رو به دست بیاریم.
گردشگری رو به صنعتی بزرگ تبدیل کنیم
اولین موضوعی که میتونه یه صنعت رو از شرایط بغرنجی که در اون گیرکرده نجات بده، بهبود شرایط اقتصادیه. تصور کنید یک روستای دورافتاده و در عین حال بکر در جنوبیترین قسمت کشور باشه و مردم تنها با دامداری و کشاورزی روز رو شب کنن. کافیه که مردم به این روستا سفر کنن و به جای اینکه در رستورانها غذا بخورن، از اهالی روستا خرید کنن. این یعنی رونق اقتصادی در دورافتادهترین مناطق. کاری که با تبلیغات درست و به موقع اتفاق میافته و قطعا باید همه دست به دست هم بدن تا بتونن این شرایط ایدئال رو ایجاد کنن.
همین که با سفر کردن به جای جای این کشور، از شبکههای اجتماعی خودمون استفاده کنیم و مکانهای دیدنی رو به زبانهای مختلف به مردم کشور و دنیا معرفی کنیم، قدم خیلی بزرگی برای هموار شدن این مسیر برداشتیم.
در کل میشه گفت
ما تا الان کوتاهی کردیم از الان به بعد دیگه جایز نیست. تا حالا به این فکر کردین که با روی کار اومدن صنایع تمیزی مثل خودروهای برقی و انرژی خورشیدی، چقدر ممکنه سوخت فسیلی دوام بیاره؟ واقعا کسی نمیدونه. اما چیزی که مشخصه اینه که، باید آیندهنگر بود. به فکر راهکاری که زمان سختی بشه بهش چنگ زد. ایران به دلیل وسعتی که داره تونسته در یک زمان واحد هم برای کسی که عاشق سرماست مقصد خوبی باشه هم برای کسی که عاشق گرماست. هم میتونه به کسی که دوست داره کوهنوردی کنه حس خوب بده هم به کسی که عاشق قدم زدن روی شنهای ساحل و شنا کردن توی دریاست. این کشور برای کسی که دیدن ستارههای کویر براش یه آرزو بوده، بهشته، اما ما هنوز نتونستیم اون طور که باید، این بهشت رو به دنیا معرفی کنیم. صنایع دستی ما، قند ته دل هر گردشگری آب میکنه و این یعنی ورود ارز. واقعا چرا تا حالا به این موضوع فکر نکردیم که راههای راحتتری هم برای ایجاد رونق اقتصادی و بیرون اومدن از رکود هست؟