دور ماندن ایران از قافله توسعه گردشگری
یک کارشناس حوزه گردشگری با اشاره به اینکه رشد گردشگری با وجود تحریمها امکانپذیر است، گفت: یک متغیر مهم که در گردشگری، توسعه گردشگری داخلی است؛ که نقش مهمی در جلوگیری از خروج ارز از کشور و تقویت نهاد خانواده دارد.
به گزارش سفربازی، به نقل از آنا، توسعه گردشگری ایران در یک بزنگاه تاریخی قرار دارد، فرصتی که در سطح جهان برای توسعه این صنعت ایجاد شده است و میتواند رشد توسعه پایدار را در کشورمان سرعت بخشد، اما و اگرهایی بر سر راه این سیاق توسعه در ایران امروز وجود دارد، فشارهای خارجی که در قالب تحریم و ایرانهراسی بر کشور حاکم شده و راه تزریق کمکهای جهانی و ورود گردشگر خارجی را دشوارتر میکند و همچنین روند کند تامین زیرساختها و نگاه سنتی به توسعه گردشگری و از همه آنها مهمتر دستکم گرفتن بخش خصوصی در توسعه این صنعت است که ما را از قافله توسعه گردشگری عقب نگه داشته است.
حدود ۲۰ سال است مسئولان کشور به فکر توسعه این صنعت هستند، اما موارد ذکر شده تبدیل به قل و زنجیرهای رسیدن به این هدف بوده است. روحالله احمدزادهکرمانی در حدود یک سال سکاندار این مجموعه در دولت محمود احمدینژاد بود، زمانی که هنوز میراثفرهنگی در جایگاه معاونت ریاستجمهوری و تحت عنوان سازمان میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی فعالیت میکرد. وی به تشریح مختصاتی که گردشگری ایران در آن قرار گرفته است پرداخت و راهکارهایی برای توسعه آن در کشور ارائه داد که در قالب گفتوگوی تفصیلی آن را در ادامه خواهید خواند.
اگر بخواهیم یک تصویر کلی از گردشگری ایران ارائه دهیم، چطور آن را برایمان ترسیم میکنید؟
خب، همانطور که همیشه از زبان کارشناسان این حوزه میشنویم، براساس شاخصهای بینالمللی ایران در میان کشورهای جهان رتبه دهم از نظر جاذبههای تاریخی و رتبه پنجم جاذبههای اکوتوریسم را دارد. و از منظر بینالمللی، توریسم سلامت، دریایی و زیارتی موقعیت ما را در منطقه غرب آسیا ممتاز کرده است. اما وقتی به سراغ آمارها میرویم، میبینم که به لحاظ شاخصهای درآمدی وسهم گردشگری در GDP نسبت به شرایط و ظرفیتها ما عملکرد مناسبی نداریم؛ و با وجود اینکه تقریبا ۱۰ درصد درآمد جهانی در میان شاخصهای درآمدی به بخش گردشگری اختصاص یافته است و بالغ بر ۱۳۴۰ میلیارد دلار برآورد میشود، اما در ایران این رقم حدود ۳درصد است؛ و یا در بخش اشتغال برآوردها نشان میدهد ظرفیت اشتغال بخش گردشگری تا ۲۰۳۰یعنی تا پایان دولت ۸ ساله آقای رئیسی به ۵۰۰ میلیون نفر در جهان میرسد و این در حالیاست که عدد فعالان بخش گردشگری ما حدود ۷۰۰ هزار نفر است. این یعنی نوید اشتغالآفرینی بالا در دولت به شرط آنکه وزارت گردشگری را ارکان دولت و حاکمیت خیلی جدی بگیرند.
اگر بخواهیم به اهمیت توسعه گردشگری در اقتصاد ملی در کشور از منظری دیگر بپردازیم باید به این نکته اشاره کنیم که مقایسه ضریب بازده و نرخ تکاثر اقتصادی و سرمایهگذاری در بخش گردشگری و نفت نشان میدهد که به ازای استخراج هر بشکه نفت تقریبا باید ۱۰ دلار هزینه کنیم، در حالیکه هزینه دولتی برای هر گردشگر ۳۰ سنت یعنی ۳۰ برابر است! درحالیکه درآمد حاصل آن از هر بشکه نفت به طور متوسط ۶۰ دلار است، و درآمد از هر گردشگر ۱۲۰۰ دلار است. تازه این درآمد مستقیم به جیب مردم و فعالان بخش گردشگری میرود و اثر ضد تورمی قوی دارد.
مزیت گردشگری ایران را در چه حوزههایی میدانید؟
آن چیزی که در ایران باعث نگرانی است این است که با وجود شرایط مستعد در گردشگری ایران، اما بخش گردشگری در سیاستهای دولتی جدی گرفته نمیشود و سالانه فرصتهای ارزشمندی را از دست میدهیم.
در حالیکه ترکیه در همسایگی ایران، درآمد سالانه ۷۷ میلیارد دلاری از بخش گردشگری دارد که این رقم بیش از متوسط جهانی است. اما ایران تنها حدود سه درصد یعنی ۱۰ میلیارد دلار از این بازار سهم میبرد.
ضریب تکاثر اقتصادی در بخش گردشگری ۱.۶ است یعنی یک و شش دهم سایر بخشها نظیر کشاورزی، صنعتی انرژی و … سهم گردشگری از همه حوزهها قویتر است و به همین دلیل دنیا به سمت توسعه زیرساختهای این حوزه، یعنی اقدامات استراتژیک میرود، اما ما هنوز سیاستهای ابلاغیمان را در این زمینه فعال نکردهایم. در حالیکه توریسم تاریخی، فرهنگی، طبیعی، سلامت، زیارتی، دریایی و ورزشی میتواند نقاط هدف گردشگری جهان در ایران باشد.
وجود دریای خزر و جنگلهای هیرکانی برای حذب گردشگر کشورهای حوزه خلیجفارس بسیار پر اهمیت است و همچنین دریای عمان و بندر چابهار که به آبهای آزاد راه دارد، ظرفیت قابلتوجهی برای توسعه گردشگری اقتصادی صنعتی و سرمایهپذیری محسوب میشوند.
هروقت صحبت از گردشگری و توسعه آن در کشور میشود، اولین مانع تحریمها عنوان میشود، تا چه حدی این مانع را قابل قبول میدانید؟
این بهانه خوبی نیست، چون روسیه و کوبا هم تحت تحریم هستند، با این وجود اقتصاد گردشگریشان فعال است.
ضمن اینکه یک متغیر مهم که در گردشگری باید به آن توجه شود، توسعه گردشگری داخلی است؛ که نقش مهمی در جلوگیری از خروج ارز از کشور و تقویت نهاد خانواده دارد.
کشورهای اروپایی در سیاستهای توسعه گردشگری داخلی، حمایت از خانواده و یارانه سفر خانوار با چند فرزند را در نظر گرفتهاند که در کشور ما هم میتواند به یک مدل تبدیل شود؛ که این امر محصول توافق فرابخشی میان دستگاههای دولتی است.
ما ۵۰ هزار واحد صنعتی و تولیدی فعال در کشور داریم که با کمک وزارت صنعت میتوانند در قالب مسئولیتهای اجتماعی و فرهنگی و تخفیفهای مالیاتی و گمرکی، آنها را وارد عرصه گردشگری کنیم.
به عقیده من سیاستهای افزایش جمعیت میتواند پایه این طرحهای حمایتی باشد، چراکه ۱۰ سال دیگر ما با بحران جوانی جمعیت مواجهیم و توسعه گردشگری داخلی با توجه به درآمدزایی مستقیمش در اقتصاد خانوار، میتواند به سرعت در اشتغالزایی جامعه تاثیر بگذارد.
درآمد گردشگری برخلاف درآمدهای نفتی، مستقیم به جیب مردم میرود و منجر به توسعه پایدار و به جریان افتادن نقدینگی میشود و اقتصاد پویا را برای کشور به ارمغان میآورد.
درمیان دولتهای اخیر و باتوجه به سابقه مدیریتیتان، کدام دولت را در رسیدن به اهداف توسعه گردشگری موفقتر میدانید؟
بیشترین توجه در حوزه گردشگری داخلی را در دولت نهم و دهم شاهد بودیم به این جهت که برای توسعه سفرهای داخلی زیرساختهای بین راهی و بوم گردیها و بهطور کلی سفر ارزان، جدی گرفته شدند اما طرحهای توسعه امکانات بینراهی که چیزی حدود چندین هزار پروژه بودند، ابتر باقی مانده است.
در آن دوره، مسیر تهران_مشهد، مشهد_قم، تهران_قم و مازندران _مشهد و محورهای گردشگری جنوب کشور از جمله شیراز اصفهان، کرمان به خلیجفارس، از مهمترین محورهای گردشگری داخلی تعیین شدند و تلاش بر این بود که با سرمایهگذاری داخلی مشوقهایی به این بخش بدهیم.
همچنین دولت درصدد این بود که از طریق اعطای مجوزهای تجاریاداریتفریحی به سرمایهگذاران طرحهای بینراهی مشوقهایی بدهد تا کاروانسراهای قدیمی به این ترتیب احیا شده و نیز طرحهای حرم تا حرم اجرا شود.
اکنون نیز، انتظار میرود وزارت میراث فرهنگی با هدف تقویت گردشگری زیارتی توسعه آن از ظرفیتهای کشورهای غربی و حاشیه خلیجفارس بهخصوص عراق، کویت و بحرین موثرتر عمل کند.
بومگردی یکی دیگر از موضوعاتی است که به طور جدی به آن پرداخته نشده و ظرفیت فوق العادهای دارد. این نوع اسکان در استانهای بوشهر، هرمزگان، فارس، شهرهای شمالی کشور، آذربایجان غربی و بسیاری از نقاط کشور قابل توسعه است.