راهنمایان گردشگری نافذ بر دل گردشگران
به گفته مشاور وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، در واپسین حضورم در اصفهان بهعنوان مدیرکل میراثفرهنگی استان اصفهان، در آیین تجلیل از مقام راهنمایان گردشگری، از آنان بهعنوان سفیران فرهنگی ایرانزمین یاد کردم.
به گزارش سفربازی، به نقل از میراثآریا، علیرضا ایزدی در قالب یادداشتی نوشته است: «عصرگاهان سیویکم مردادماه ۱۴۰۲ تالار جلسات هتل سپاهان اصفهان میزبان آیین تجلیل از راهنمایان ایرانگردی و جهانگردی بود که در ایام نوروز امسال با استقرار در بناهای تاریخی و جاذبههای گردشگری اصفهان به گردشگران نوروزی خدماترسانی کردند.
امروز اگر از مردم کوچه و بازار بپرسیم ذوالقرنین که بوده، کمتر کسی حوصله پاسخ دادن به سؤال من و شما را دارد و مطمئن باشید که حتی نمیدانند ذوالقرنین که بود؟ و این در حالی است که غربیها از غفلت ما استفاده کردند و بهجای اینکه کوروش را ذوالقرنین بدانند، اسکندر را ذوالقرنین خواندند و بدین سال بود که کوروش و بسیاری از شخصیتهای بزرگ تاریخی ما را برای تعصب، جهالت و حتی نادانیهای ما گم شد، پس بیاییم بهجای اینکه درگیر افراطوتفریط باشیم، تاریخ و میراث ارزشمند فرهنگی سرزمین خود را به نیکی خوانده و آن را به دیگران به دوستی انتقال دهیم.
برای بهتر اندیشیدن و بهتر عمل کردن یک راهنمای گردشگری، معتقدیم راهنمای گردشگری باید گلستان و بوستان سعدی را بخواند، زیرا عمق سخنان سعدی علیهالرحمه به تفکر و اندیشه یک راهنما بُعد میبخشد و او را در گفتار و کردارش بهدرستی راهنمایی میکند.
ما متأسفانه امروز در دنیایی زندگی میکنیم که دیگران بهراحتی با استفاده از آخرین فناوریهای علم ارتباطات فیلمهایی همانند ۳۰۰ را میسازند و تاریخ و فرهنگ و تمدن یک قوم و یک ملت را بهراحتی تغییر میدهند، متأسفانه جهان، فیلم ۳۰۰ را میبیند و ما با دستخالی باید تلاش کرده و دستوپا بزنیم تا از هویت خود دفاع کنیم، همان هویتی که امثال کوروش را به وجود آورد که از یکسو قوم پارس را جهانی کرد و از سوی دیگر بسیاری از اقوامی که همچون پیروان حضرت موسی(ع) در بند ستمگران زمان خود بودند را آزاد کرد.
امروز با یک نگاه ساده بهراحتی درمییابیم که راهنمایانی که با هزار ذوق و شوق در بناهای تاریخی در حال بیان هویت جامعه خود هستند، گوش شنوای چندانی را در اطراف خود نمیبیند. متاسفانه در جامعه امروز ما شنیدن و درک متقابل به یک آرزو تبدیل شده است، بنابراین امروز راهنمایان ما نیاز دارند تا در کمترین زمان ممکن، گردشگری که چندان تمایل به شنیدن ندارد را به خود جذب کنند، زیرا مردم ما امروز بیشتر تمایل به دیدن دارند و با درک خود آنچه را که میبیند بهعنوان واقعیت تصور میکنند، پس فرصت ما برای بیان واقعیات به آنان بسیار کم است، پس چه نیکو است تا از پند و اندرزهای بزرگانمان همچون سعدی علیهالرحمه برای اینکه مردم را وادار به گوش کردن کنیم استفاده کنیم، پس راهنمای گردشگری در کنار علم باید هنرمند هم باشد و بتواند نفوذ کلام خود را بر دل گردشگر بنشاند.
بیتردید راهنمایان گردشگری همچون سایر صنوف گردشگری صاحب جاه و مقام هستند، پس آنها اگر میخواهند سفیران فرهنگی موفق باشند باید عاشق باشند تا با عشق بتوانند سلایق همگان را درک کرده و با در نظر گرفتن سلایق تمامی افراد تور خود، درحالیکه همدل و همفکر نیستند، آنها را به خود جذب کنند. پس بیتردید یکی از سختترین فعالیتها در جهان گردشگری، کار راهنمایان گردشگری است، همانهائی که کار دل میکنند و عشق را با کارشان پیوند میزنند.»